حل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • مشکل‌گشایی
  • فونتیک فارسی

    hal(l)
  • اسم
    solution, solving
    • - حل معادله‌ی پیچیده

    • - solution to the complex equation
    • - حل مسائل اقتصادی این کشور

    • - the solution of this country's economic problems
  • فرآیند آمیختن چیزی با آب یا آبگونه
  • فونتیک فارسی

    hal(l)
  • اسم
    dissolution, melting, dissolving, solution, liquefaction
    • - حل شکر در آب

    • - the dissolution of sugar in water
    • - فرآیند حل

    • - the liquefaction process
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد حل

ارجاع به لغت حل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حل

پیشنهاد بهبود معانی