یادآوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:
  • به‌خاطرآوری
  • فونتیک فارسی

    yaadaavari
  • اسم
    reminder, reminding, cue, intimation, recall, clue, remembrance, recollection
    • - با یادآوری اشتباهات گذشته صورتش از خجالت سرخ شد.

    • - She blushed at remembering her own past mistakes.
    • - یادآوری به موقع او ما را از مرگ نجات داد.

    • - Her timely reminder saved our lives.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد یادآوری

ارجاع به لغت یادآوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یادآوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/یادآوری

پیشنهاد بهبود معانی