جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
دیکشنری
مترجم
AI
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
مشاهده
نرمافزار آیاواس
مشاهده
افزونهی کروم
مشاهده
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
خرید اشتراک
وبلاگ
لغات من
الف
ب
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
د
ذ
ر
ز
ژ
س
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی
لیست الفبای فارسی: حرف "س" (صفحه 15)
سنگلاخ
سنگناک
سنگنوردی
سنگواره
سنگواره ای
سنگواره سان
سنگواره شدگی
سنگواره شدن
سنگواره کردن
سنگی
سنگین
سنگین اسلحه
سنگین بار
سنگین بار کردن
سنگین بارانه
سنگین بودن
سنگین تر بودن
سنگین تر کردن
سنگین دل
سنگین شدن
سنگین قیمت
سنگین کردن
سنگین و آهسته
سنگین و بد قواره
سنگین و خسته کننده
سنگین و رنگین
سنگین و عضلانی
سنگین و ناجور
سنگین وزن
سنگینک
سنگینی
سنگینی کردن
سنواتی
سنوزوئیک
سنه
سنه جرت مئه
سنی
سنین
سنین بین بلوغ و کمال
سو
سو زدن
سو گرایی
سو نگرفته
سو نما
سوا
سوا از
سوا شده و مورد تبعیض
سوا کردن
سوا کردن از هم
سوا کردن و تبعیض قائل شدن
سواب
سوابق
سوابق جنایی
سواد
سواد البطن
سواد برداشتن
سواداعظم
سوار
سوار اسب برهنه
سوار اسب شدن دوباره
سوار اسب کردن
سوار اسب کردن دوباره
سوار بر
سوار بر اسب
سوار بر اوضاع
سوار بودن
سوار ترن شدن
سوار ترن و کشتی شدن
سوار چیزی شدن
سوار خوبی
سوار دوچرخه شدن
سوار دوچرخه و اسب
سوار دوچرخه و موتورسیکلت
سوار شدن
سوار شده
سوار شونده
سوار قطار کردن
سوار کردن
سوار کردن بر
سوار کردن جواهر بر انگشتر و غیره
سوار کردن ماشین آلات
سوار کردن ماشین آلات و ابزار
سوار کردنی
سوار کشتی
سوار کشتی شدن
سوار کشتی کردن
سوار کشتی و هواپیما شدن
سوار کشتی و هواپیما کردن
سوار کننده
سوار مسلح
سوار هواپیما شدن
سواراتوبوس شدن
سوارخ برای نگهداشتن قلاب
سواردرشکه
سوارکار
سوارکارانه
سوارکاری
سوارکاری شدن
سوارکاری کردن
سوارکسی شدن
سوارکشتی شدن
سوارکن
سواره
سواره رو
سواره نظام
سواره نیزه بازی کردن
سواری
سواری دادن
سواری کردن
سواری کردن با دوچرخه
سواستفاده کننده از مواد مخدر
سواسوا
سواشدن
سواکن
سوال
سوال پیچ کردن
سوال تلقینی
سوال جهت دار
سوال کردن
سوالی
سوانح
سواو
سوای
سوایی
سوء استفاده
سوئ
سوئ ادب
سوئتدبیر
سوئتعبیر
سوئد
سوئدی
سوئز
سوئظن
سوئظن داشتن از
سوئقصد
سوئهاضمه
سوئیت
سوئیچ
سوئیس
سوئیسی
سوبسید
سوبسید دادن
سوبلمه کردن
سوبلیمه
سوپ
سوپ آبکی
سوپ آبکی گوشت گاو
سوپ بامیه
سوپ خوری
سوپ رقیق
سوپ غلیظ دارای سبزیجات
سوپ ویشی
سوپاپ
سوپاپ پیستون
سوپاپ خودگشا
سوپر شارژکردن موتور
سوپر مارکت
سوپرانو
سوپرشارژر موتور
سوپور
سوت
سوت برای زن ها
سوت خطر
سوت رادیو
سوت زدن
سوت زن
سوت زننده
سوت سوتک
سوت فلزی زدن
سوت کردن
سوت کشیدن
سوت کشیدن برای زن ها
سوت کشیدن و همهمه حضار
سوت ماشین
سوت و کور
سوت و کور کردن
سوتفاهم
سوتک
سوتی
سوخ
سوخاری
سوخت
سوخت آما
سوخت اتمی
سوخت افزودن
سوخت پاش
سوخت پاش اتومبیل
سوخت پذیر
سوخت جامد
سوخت خوران موتور
سوخت دادن
سوخت دج
سوخت رسان
سوخت رسان هواپیما
سوخت رساندن
سوخت رساندن به آتش
سوخت شدن
سوخت گیاهی
سوخت گیر
سوخت گیری
سوخت گیری کردن
سوخت و ساز پایه
سوخت و ساز کردن
سوخت و ساز نما
سوخت و سازی
سوخت وساز
سوخت های سنگواره ای
سوخت های کانی
سوختار شدید
سوختاما
سوختگاه موتورهای بنزینی
سوختگر
سوختگی
سوختگی پوست در اثر آفتاب
سوختگی در اثر آبگونه
سوختگی در اثر بخار داغ
سوختگی در اثر تابش
سوختگی در اثر حرارت
سوختگی سطحی
سوختن
سوختن از درون
سوختن با نور درخشان
سوختن بدون شعله و دود کردن
سوختن به سرعت
سوختن در آرزوی چیزی
سوختن فیوز
سوختن فیوز برق
سوختن و دود کردن
سوختن و ساختن
سوختنی
سوخته
سوخته شدن در اثرآفتاب
سوخته کنی کردن
سوختی
سود
سود اضافی به سهامداران
سود بردار
سود بردن
سود پخشی
سود پرداختی به بیمه داران
سود حاصل از فروش سهام و املاک و سایر سرمایه گذاری ها
سود دادن
سود رساندن
سود سوزآور
سود سهام
سود کلان
سود ناویژه
سود و زیان
سود ویژه
سودآور
سودآوری
سودا
سودائ
سودائی
سودابندی
سوداری
سودازه
سوداگر
سوداگران
سوداگرانه
سوداگرای
سوداگرایی
سوداگرخانه
سوداگرمنش شدن
سوداگری
سوداگری کردن
سودان
سودان جنوبی
سودانی
سودای خام پختن
سودبخش
سودبخشانه
سودجو
سودجویی
سودجویی کردن
سودسوزآور
سودکردن
سودگرای
سودگزینی
سودمند
سودمند بودن
سودمندباوری
سودمندگرایی
سودمندی
سودن
سوده
سودیوم
سور
سور برپا کردن
سور بزرگ
سور دادن
سور دانگی
سور کردن
سور مانند
سور نیمروز
سور و شادی
سوراخ
سوراخ انگشتی در سازهای بادی
سوراخ اوزن
سوراخ بارو برای تیراندازی
‹
1
2
...
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
›
لغات تصادفی
اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!
جعبه خزانه
جفت و جور کردن واقعیت
جلسه ارتباط با مردگان
جلسه محاوره
جلسه گفت و شنود
جلوس کردن
جلوه خود نمایانه
جمنده
جنباندن ناگهانی
جنبش مدرسی
جنبه سود جویی دادن به
جنتیانا
جنجال آمیزی
جنوبگانی
جنگار
جنگپرواز
جهانگیرانه
جهشمند
جهش دادن
جهندگی داشتن
جواب دادنی
جواب قبول
جواهر کم بها
جودوسری
جور شده با خیاطی
جوراجور کردن
جوزغه
جوهر پس دادن
جوهرعصیرمعده
جوهرکرم
جکش خور
جگردیس
جیک جیک مانند