فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Bury The Hatchet

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    صلح کردن، دست از جنگ کشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bury the hatchet

  1. noun settle an argument
    Synonyms: accept apology, bear no malice, end a quarrel, forget, forgive, hold out the olive branch, kiss and make up, let bygones be bygones, make a peace offering, make peace, smoke the peace pipe, wipe slate clean

ارجاع به لغت bury the hatchet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bury the hatchet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bury-the-hatchet

لغات نزدیک bury the hatchet

پیشنهاد بهبود معانی