Catchy

ˈkætʃi ˈkætʃi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    catchier
  • صفت عالی:

    catchiest

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    گیرنده، جاذب
    • - A catchy tune.
    • - آهنگی که زود یاد گرفته می‌شود یا به‌دلیل می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد catchy

  1. adjective captivating, addictive
    Synonyms: fetching, haunting, having a good hook, memorable, popular
    Antonyms: boring, dull, ignorable

ارجاع به لغت catchy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «catchy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catchy

لغات نزدیک catchy

پیشنهاد بهبود معانی