فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Footslog

ˈfʊtslɔːɡ ˈfʊtslɒɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    پا کوفتن، با صدا راه رفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد footslog

  1. verb Walk heavily and firmly, as when weary, or through mud
    Synonyms: slog, plod, trudge, pad, tramp

ارجاع به لغت footslog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footslog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/footslog

لغات نزدیک footslog

پیشنهاد بهبود معانی