Intone

ɪnˈtoʊn ɪnˈtəʊn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    intoned
  • شکل سوم:

    intoned
  • سوم شخص مفرد:

    intones
  • وجه وصفی حال:

    intoning

معنی

  • adverb
    سراییدن، خواندن، مناجات کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد intone

  1. verb Recite with musical intonation; recite as a chant or a psalm
    Synonyms: chant, articulate, sing, recite, utter, croon, cant, tone, modulate, intonate, cantillate
  2. verb Speak carefully, as with rising and falling pitch or in a particular tone
    Synonyms: intonate

ارجاع به لغت intone

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intone» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intone

لغات نزدیک intone

پیشنهاد بهبود معانی