فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Optical

ˈɑːptɪkl ˈɒptɪkl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more optical
  • صفت عالی:

    most optical

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective C1
    نوری، اپتیکی
    • - The optical fiber technology revolutionized the telecommunications industry by providing faster and more reliable data transmission.
    • - فناوری فیبر نوری با ارائه‌ی انتقال سریع‌تر و مطمئن‌تر داده‌ها، صنعت مخابرات را متحول کرد.
    • - The scientist conducted experiments to study the optical properties of different materials.
    • - این دانشمند آزمایش‌هایی را برای مطالعه خواص اپتیکی مواد مختلف انجام داد.
  • adjective
    چشمی، بصری
    • - an optical illusion
    • - خطای چشمی
    • - optical instruments
    • - ابزارهای دیدشی (بصری)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد optical

  1. adjective Serving, resulting from, or relating to the sense of sight
    Synonyms: ocular, visual, optic, seeing, opthalmic, visible

ارجاع به لغت optical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «optical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/optical

لغات نزدیک optical

پیشنهاد بهبود معانی