فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Pacific

pəˈsɪfɪk pəˈsɪfɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    آرام، صلح‌جو، صلح‌جویانه
    • - The pacific weather in California is usually mild and sunny.
    • - هوای آرام کالیفرنیا معمولاً معتدل و آفتابی است.
    • - the pacific breeze
    • - نسیم آرام
  • adjective noun uncountable
    (Pacific, the Pacific) اقیانوس آرام
    • - The pacific ocean is known for its vastness and tranquility.
    • - اقیانوس آرام به وسعت و آرامشش معروف است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pacific

  1. adjective appeasing, peaceful
    Synonyms: amicable, at peace, calm, conciliatory, diplomatic, friendly, gentle, neutral, peaceable, peace-loving, peacemaking, placatory, placid, quiet, serene, tranquil, untroubled

ارجاع به لغت pacific

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pacific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pacific

لغات نزدیک pacific

پیشنهاد بهبود معانی