امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Panda

ˈpændə ˈpændə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    pandas

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: giant panda

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جانورشناسی پاندا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The conservation efforts for pandas have helped increase their population in recent years.
- تلاش‌های حفاظت از پانداها در سال‌های اخیر به افزایش جمعیت آن‌ها کمک کرده است.
- My little sister's favorite stuffed animal is a panda.
- حیوان عروسکی محبوب خواهر کوچکم «پاندا» است.
- I saw a cute panda at the zoo yesterday.
- پاندای بامزه‌ای را دیروز در باغ‌وحش دیدم.
- The panda's diet mainly consists of bamboo.
- رژیم غذایی پاندا عمدتاً مشتمل‌بر بامبو است.
- The giant panda is an endangered species.
- پاندا گونه‌ای در حال انقراض است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد panda

  1. noun Large black-and-white herbivorous mammal of bamboo forests of China and Tibet; in some classifications considered a member of the bear family or of a separate family Ailuropodidae
    Synonyms: giant-panda, panda-bear, coon bear, ailuropoda-melanoleuca
  2. noun Reddish-brown Old World raccoon-like carnivore; in some classifications considered unrelated to the giant pandas
    Synonyms: lesser-panda, red-panda, bear-cat, cat-bear, ailurus-fulgens

ارجاع به لغت panda

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «panda» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/panda

لغات نزدیک panda

پیشنهاد بهبود معانی