امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Papal

ˈpeɪpl ˈpeɪpl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پاپی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد papal

  1. adjective Proceeding from or ordered by or subject to a pope or the papacy regarded as the successor of the Apostles
    Synonyms: pontifical, apostolic, papistic, emanating from the Pope or the Vatican, papist, papistical, popish, Romanistic, romish, apostolical

ارجاع به لغت papal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «papal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/papal

لغات نزدیک papal

پیشنهاد بهبود معانی