فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Tailspin

ˈteɪlˌspɪn ˈteɪlˌspɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    سقوط، زوال، اضمحلال، گیجی و بیهوشی، سقوط کردن
    • - The oil market has gone into a tailspin.
    • - بازار نفت شدیداً افت کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت tailspin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tailspin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tailspin

لغات نزدیک tailspin

پیشنهاد بهبود معانی