فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Thermosetting

ˌθɜrːmoʊˈset̬ɪŋ ˈθɜːməʊˌsetɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    قابل سفت شدن در مقابل حرارت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد thermosetting

  1. adjective Having the property of becoming permanently hard and rigid when heated or cured
    Synonyms: thermoset
    Antonyms: thermoplastic

ارجاع به لغت thermosetting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thermosetting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thermosetting

لغات نزدیک thermosetting

پیشنهاد بهبود معانی