فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Thraw

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • verb - transitive verb - intransitive adjective
    حالت نزع، رنج، درد، عصبانیت، خشم، دردبردن، دردکشیدن، پیچ‌خورده، دررفته
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت thraw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thraw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/thraw

لغات نزدیک thraw

پیشنهاد بهبود معانی