فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Walk-on

ˈwɒˈkɑːn ˈwɒˈkɑːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    (تلویزیون و سینما) نقش عبوری، نقش اغلب بدون گفتار
    • - Charles was confined to a walk-on role.
    • - چارلز به یک نقش بدون گفتار محدود شد.
    • - He and his family have walk-on parts in the latest film.
    • - او و خانواده‌اش در تازه‌ترین فیلم، نقش‌های عبوری را بر عهده دارند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد walk-on

  1. noun small acting part
    Synonyms: bit part, extra, stand-in, understudy, walking part

ارجاع به لغت walk-on

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «walk-on» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/walk-on

لغات نزدیک walk-on

پیشنهاد بهبود معانی