فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Waltz

    wɒːlts wɔːls wɔːls
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      waltzes

    معنی و نمونه‌جمله

    • noun adverb
      موزیک و رقص، والس، والس رقصیدن، وابسته به والس
      • - He waltzed through the final exams.
      • - به‌آسانی در امتحانات نهایی قبول شد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد waltz

    1. verb To move swiftly and effortlessly
      Synonyms: zip, breeze
    2. noun A ballroom dance in triple time with a strong accent on the first beat
      Synonyms: dance, music in three-quarter time, dance step, box step, valse, walk-in, march, hesitation, viennese-waltz, music, whirl
    3. verb Dance a waltz
      Synonyms: box step, whirl, waltz around, ballroom dance, dance in three-quarter time

    ارجاع به لغت waltz

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «waltz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/waltz

    لغات نزدیک waltz

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری