Warrantee

ˌwɒrənˈtiːˌwɔː- / / ˌwɑː- ˌwɒrənˈtiːˌwɔː- / / ˌwɑː-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد warrantee

  1. noun A written assurance that some product or service will be provided or will meet certain specifications
    Synonyms: guarantee, warrant, warranty

ارجاع به لغت warrantee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warrantee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warrantee

لغات نزدیک warrantee

پیشنهاد بهبود معانی