بالانس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • حرکتی است که ورزش‌کار وزن بدن خود را روی دست‌هایش نگه می‌دارد
  • فونتیک فارسی

    baalaans
  • اسم
    ورزش handstand, headstand
    • - بالانس زدن

    • - to make a handstand
    • - تمرین کلید تسلط بر بالانس است.

    • - Practice is the key to mastering a solid headstand.
  • تعادل، ترازمندی
  • فونتیک فارسی

    baalaans
  • اسم
    balance
    • - حفظ بالانس بین پس‌انداز پول و لذت بردن از زندگی بسیارمهم است.

    • - It's important to maintain a balance between saving money and enjoying life.
    • - یافتن بالانس بین معاشرت با دوستان و تمرکز بر اهداف شخصی می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

    • - Finding a balance between socializing with friends and focusing on personal goals can be challenging.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بالانس

ارجاع به لغت بالانس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بالانس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بالانس

لغات نزدیک بالانس

پیشنهاد بهبود معانی