فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تاب‌ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    taab
  • twist, curl, swing, glow, lustre, resistance, power to standhardship, fortitude
  • آوا شناسی
  • cadence
  • wobble
  • trapeze
  • فیزیک torsion
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تاب‌

ارجاع به لغت تاب‌

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تاب‌» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تاب‌

لغات نزدیک تاب‌

پیشنهاد بهبود معانی