فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

خاص به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • برگزیده، ویژه، انحصاری، مخصوص
  • فونتیک فارسی

    khaas[s]
  • صفت
    special, particular, private, specific, peculiar, especial, certain, select, typical, given, distinctive, different, memorable, intended, express, specified
    • - خیال‌پردازی‌های خاص او در دنیای سیاست امروزی جایی ندارد.

    • - His kind of idealism has no place in modern politics.
    • - ما هر یک از محصولات خود را متناسب با نیازهای خاص شرکت شما تنظیم می‌کنیم.

    • - We tailor any of our products to your company's specific needs.
    • - موضوعی که از اهمیت خاص برخوردار است

    • - a matter of peculiar importance
  • دستور زبان proper
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خاص

ارجاع به لغت خاص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خاص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خاص

لغات نزدیک خاص

پیشنهاد بهبود معانی