فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

خرمگس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • مگس بزرگ
  • فونتیک فارسی

    khar magas
  • اسم
    حشره‌شناسی horsefly, botfly, gadfly
    • - خرمگس روی بازویم نشست و شروع به نیش زدنم کرد.

    • - The horsefly landed on my arm and began to bite me.
    • - نیش خرمگس تاول دردناکی روی پوستم بر جای گذاشت.

    • - The horsefly's bite left a painful welt on my skin.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت خرمگس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرمگس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرمگس

لغات نزدیک خرمگس

پیشنهاد بهبود معانی