فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

خورش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

همچنین می‌توان از خورشت به‌ جای خورش استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • خوراک آبداری که با پلو خورده می‌شود
  • فونتیک فارسی

    khoresh
  • اسم
    غذا و آشپزی stew
    • - دستور پخت خورش کرفس مادربزرگم محبوب خانواده است.

    • - My grandmother's celery khoresh recipe is a family favorite.
    • - خورش بامیه

    • - okra khoresh
  • خوراک
  • فونتیک فارسی

    khoresh
  • اسم
    ادبی food, dish, khoresh
    • - خورشی لذیذ

    • - a mouthwatering dish
    • - سرآشپز خورشی خوشمزه برای میهمانی شام آماده کرد.

    • - The chef prepared a delicious dish for the dinner party.
  • بافت مرکزی تخمک
  • فونتیک فارسی

    khoresh
  • اسم
    زیست‌شناسی nucellus
    • - خورش بخش مرکزی تخمک است.

    • - The nucellus is the central part of an ovule.
    • - خورش توسط پوشش احاطه شده است.

    • - The nucellus is surrounded by the integument.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خورش

ارجاع به لغت خورش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خورش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خورش

لغات نزدیک خورش

پیشنهاد بهبود معانی