فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

خیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • گله‌ی اسب
  • فونتیک فارسی

    kheyl
  • اسم
    herd of horses
    • - خیل در علفزار با آرامش چرا می‌کرد.

    • - The herd of horses grazed peacefully in the meadow.
    • - گاوچران خیل را می‌راند.

    • - The cowboy wrangled the herd of horses.
  • گروه بزرگ
  • فونتیک فارسی

    kheyl
  • اسم
    cloud, troops, army, swarm, hosts, horsemen
    • - خیل زنبورها

    • - swarm of bees
    • - خیل گردشگران خیابان‌ها را شلوغ کرده بود.

    • - A swarm of tourists crowded the streets.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد خیل

ارجاع به لغت خیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خیل

لغات نزدیک خیل

پیشنهاد بهبود معانی