فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نشستن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    neshastan
  • to sit, to take a seat, to reside, to be quelled, [lit.] tocease
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نشستن

ارجاع به لغت نشستن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نشستن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نشستن

پیشنهاد بهبود معانی