فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

چرخیدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    charkhidan
  • to rotate, to spin, to turn, to whirt
  • روی لولا
  • swivel
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد چرخیدن

ارجاع به لغت چرخیدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چرخیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/چرخیدن

پیشنهاد بهبود معانی