فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

نقطه‌چین کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

همچنین می‌توان از نقطه‌نقطه کردن به‌جای نقطه‌چین کردن استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نقطه‌گذاری برای شکل یا خطی انجام دادن

فونتیک فارسی

noghtechin kardan
فعل متعدی
to dot, to line with dots, to stipple

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- او با دقت بوم را با رنگ‌های روشن نقطه‌چین کرد.

- He carefully dotted the canvas with bright colors.

- طراح قصد دارد حاشیه‌های دعوت‌نامه را نقطه‌چین کند تا جذابیت بصری بیشتری داشته باشد.

- The designer plans to line with dots the borders of the invitation to make it visually appealing.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت نقطه‌چین کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نقطه‌چین کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نقطه‌چین کردن

لغات نزدیک نقطه‌چین کردن

پیشنهاد بهبود معانی