فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Flagitious

    American: fləˈdʒɪʃəs British: fləˈdʒɪʃəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • adjective
      تبهکار، بدکار، ستمگر، شریر، بسیار زشت
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد flagitious

    1. adjective Utterly reprehensible in nature or behavior
      Synonyms: corrupt, atrocious, heinous, rotten, villainous, degenerate, depraved, miscreant, criminal, flagrant, perverse, infamous, unhealthy, scandalous, grievous, vicious, wicked, monstrous

    ارجاع به لغت flagitious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «flagitious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flagitious

    لغات نزدیک flagitious

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری