Fore

fɔːr fɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • پیش، پیشین، جلوی، در جلو، قبلی
  • پیشوند به معنی پیش و جلو، قبلاً و پیشروها، واقع در جلو
    • - in the fore part of the ship
    • - در بخش جلو کشتی
    • - the fore and hind wings of a dragonfly
    • - بال‌های جلو و عقب سنجاقک
    • - fore God
    • - به خدا (قسم)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fore

  1. adverb in the front
    Synonyms: ahead, ante, antecedently, before, beforehand, forward, in advance, near, nearest, precedently, previous
    Antonyms: aft, back

Idioms

  • be (or come) to the fore

    1- مهم یا برجسته (بودن)، در جلو قرار گرفتن، پیشی گرفتن 2- در دسترس

ارجاع به لغت fore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fore

لغات نزدیک fore

پیشنهاد بهبود معانی