گذشتهی ساده:
fordedشکل سوم:
fordedسومشخص مفرد:
fordsوجه وصفی حال:
fordingشکل جمع:
fordsقسمت کمعمق رودخانهای که جهت عبور حیوانات و انسان مناسب باشد، گدار، به آب زدن به گدار زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Amidst the Mongols' amazement, Jallal-aldin forded the river.
در میان حیرت مغولان، جلالالدین از رودخانه گذشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ford» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ford