آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Personify

pərˈsɑːnəfaɪ pəˈsɒnɪfaɪ

گذشته‌ی ساده:

personified

شکل سوم:

personified

سوم‌شخص مفرد:

personifies

وجه وصفی حال:

personifying

معنی personify | جمله با personify

adverb

دارای شخصیت کردن، شخصیت دادن به، رل دیگری بازی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

In Panchatantra animals are personified.

در کلیله و دمنه به حیوانات شخصیت داده شده است.

to personify justice as a blind-folded woman

عدالت را به‌صورت زنی چشم‌بسته مجسم کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد personify

لغات هم‌خانواده personify

سوال‌های رایج personify

معنی personify به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «personify» در زبان فارسی به «شخصیت‌بخشی»، «تجسم دادن»، یا «جان‌بخشی» ترجمه می‌شود و به عملی گفته می‌شود که در آن یک مفهوم، شیء یا پدیده‌ی غیرانسانی به شکل انسانی تصور یا توصیف می‌شود.

در معنای اصلی، personify یعنی دادن ویژگی‌های انسانی به چیزی که انسان نیست، تا قابل درک، ملموس یا بیان‌پذیر شود. این واژه بیشتر در ادبیات، شعر، داستان و بیان هنری به کار می‌رود، اما در زندگی روزمره و مکالمات استعاری نیز کاربرد دارد. برای مثال، وقتی می‌گوییم «مرگ در آن داستان به شکل مردی با ردای سیاه ظاهر شد»، مرگ در قالب یک شخصیت انسانی personified شده است.

در ادبیات و هنر، personification (اسم مرتبط با personify) یکی از ابزارهای قدرتمند نویسندگان و شاعران است تا مفاهیم انتزاعی یا غیرقابل لمس مانند عشق، مرگ، طبیعت یا زمان را به صورت انسانی و قابل تصور جلوه دهند. این کار به خواننده کمک می‌کند احساسات و ارتباط عاطفی با موضوع برقرار کند. به عنوان مثال، طبیعت ممکن است در شعر به شکل مادری مهربان یا دشمنی خشمگین personified شود تا تصویر ذهنی قوی‌تری ایجاد شود.

از دیدگاه زبانی و روانشناسی، personify باعث می‌شود مفاهیم پیچیده یا انتزاعی ساده‌تر و ملموس‌تر شوند. وقتی چیزی غیرانسانی صفت‌ها یا رفتارهای انسانی می‌گیرد، افراد راحت‌تر می‌توانند آن را درک، به آن واکنش نشان دهند و ارتباط عاطفی برقرار کنند. به همین دلیل این روش در تبلیغات، داستان‌سرایی و آموزش نیز کاربرد زیادی دارد.

در کاربرد اجتماعی و روزمره، personify ممکن است به معنای تجسم دادن شخصیتی خاص به یک ویژگی یا نقش نیز باشد. برای مثال، اگر گفته شود «او شجاعت را personifies»، منظور این است که آن فرد نماد یا تجسم کامل شجاعت است و ویژگی شجاعت را به بهترین شکل در رفتار و شخصیت خود نشان می‌دهد. این کاربرد نشان‌دهنده‌ی تحسین و تأکید بر ویژگی‌های مثبت فرد است.

personify عملی است که به وسیله‌ی آن غیرانسان‌ها، مفاهیم انتزاعی یا احساسات انسانی می‌شوند یا ویژگی‌های انسانی به آن‌ها نسبت داده می‌شود. این واژه هم در ادبیات و هنر کاربرد ادبی دارد و هم در مکالمات استعاری و توصیف ویژگی‌های شخصیتی افراد، نقش مهمی در انتقال معنا، ایجاد تصویر ذهنی و تقویت ارتباط عاطفی ایفا می‌کند.

گذشته‌ی ساده personify چی میشه؟

گذشته‌ی ساده personify در زبان انگلیسی personified است.

شکل سوم personify چی میشه؟

شکل سوم personify در زبان انگلیسی personified است.

وجه وصفی حال personify چی میشه؟

وجه وصفی حال personify در زبان انگلیسی personifying است.

سوم‌شخص مفرد personify چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد personify در زبان انگلیسی personifies است.

ارجاع به لغت personify

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «personify» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/personify

لغات نزدیک personify

پیشنهاد بهبود معانی