گذشتهی ساده:
personifiedشکل سوم:
personifiedسومشخص مفرد:
personifiesوجه وصفی حال:
personifyingدارای شخصیت کردن، شخصیت دادن به، رل دیگری بازی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In Panchatantra animals are personified.
در کلیله و دمنه به حیوانات شخصیت داده شده است.
to personify justice as a blind-folded woman
عدالت را بهصورت زنی چشمبسته مجسم کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «personify» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/personify