فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Personnel

ˌpɜrːsnˈel ˌpɜːsəˈnel

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun plural C1

پرسنل، کارکنان، کارمندان، مجموعه کارمندان یک اداره

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

a shortage of experienced personnel

کمبود کارمندان ورزیده

personnel carrier

نفربر

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Personnel representatives met with the managers.

نمایندگان کارمندان با مدیران ملاقات کردند.

noun uncountable

اداره کارگزینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد personnel

  1. noun employees of business or other enterprise
    Synonyms:
    people workers staff employees work force members crew group helpers organization human resources men and women office faculty corps troop troops shop cadre

لغات هم‌خانواده personnel

ارجاع به لغت personnel

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «personnel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/personnel

لغات نزدیک personnel

پیشنهاد بهبود معانی