آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۳۱ فروردین ۱۴۰۴

    Staff

    stæf stɑːf

    گذشته‌ی ساده:

    staffed

    شکل سوم:

    staffed

    سوم‌شخص مفرد:

    staffs

    وجه وصفی حال:

    staffing

    شکل جمع:

    staffs

    توضیحات:

    در معنای سوم همچنین می‌توان از flagstaff به‌جای staff استفاده کرد.

    در معنای چهارم در انگلیسی بریتانیایی به‌جای staff از stave استفاده می‌شود.

    معنی staff | جمله با staff

    noun singular A2

    کارمندان، کارکنان، پرسنل، اعضای کادر، هیئت کارکنان، نیروی انسانی

    She joined the teaching staff at the university last year.

    او سال گذشته به کادر آموزشی دانشگاه پیوست.

    Staff members were praised for their dedication and hard work.

    کارمندان به‌خاطر تعهد و تلاششان مورد تقدیر قرار گرفتند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    newspaper staff

    کارمندان روزنامه

    the teaching staff

    کادر آموزشی

    permanent staff

    کارمندان دائم

    the hotel staff

    کارکنان هتل

    noun countable formal

    چوب‌دستی، عصا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The old man leaned on his staff.

    پیرمرد بر عصای خود تکیه داد.

    He carved symbols into the staff he had crafted himself.

    او روی چوب‌دستی‌ای که خودش ساخته بود، نمادهایی حک کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a shepherd's staff

    چوب‌دستی شبان

    noun countable formal

    میله‌ی پرچم، چوب پرچم

    I twisted the flag around its staff.

    پرچم را دور چوب آن پیچیدم.

    A golden eagle was mounted at the top of the flag staff.

    عقاب طلایی‌ای در بالای میله‌ی پرچم نصب شده بود.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی موسیقی خط حامل (خطی که نت‌های موسیقی رو آن قرار می‌گیرند)

    She drew a blank staff on the whiteboard to teach the new students.

    او خط حامل خالی روی تخته کشید تا به دانش‌آموزان جدید آموزش بدهد.

    Without a staff, it's impossible to notate music accurately.

    بدون خط حامل، نت‌نویسی دقیق موسیقی غیرممکن است.

    verb - transitive

    با کارمند مجهز کردن، پرسنل داشتن، به کار گماشتن کارکنان، تأمین کردن نیروی انسانی

    The help desk is currently not staffed due to budget cuts.

    به‌دلیل کاهش بودجه، میز کمک‌رسانی درحال‌حاضر بدون نیرو است.

    The library is entirely staffed by volunteers from the community.

    کتابخانه، کاملاً با داوطلبان محلی مجهز شده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a well - staffed hotel

    هتلی که دارای کارمندان خوب است

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد staff

    1. noun employees of organization
      Synonyms:
      workers employees personnel team force crew help assistants agents deputies operatives servants cadre faculty teachers officers work force cast shop organization
    1. noun stick, usually for walking
      Synonyms:
      walking stick cane pole rod prop stave wand club pikestaff

    Collocations

    general staff college

    دانشگاه جنگ، دانشکده‌ی فرماندهی و ستاد

    take on staff

    استخدام کردن

    high turnover of staff

    جابجایی زیاد کارکنان / نرخ بالای تغییر پرسنل

    join the staff

    به کارکنان ملحق شدن، به جمع کارکنان پیوستن

    lay off staff

    اخراج کردن کارکنان

    Collocations بیشتر

    member of staff

    کارمند، عضو پرسنل

    سوال‌های رایج staff

    گذشته‌ی ساده staff چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده staff در زبان انگلیسی staffed است.

    شکل سوم staff چی میشه؟

    شکل سوم staff در زبان انگلیسی staffed است.

    شکل جمع staff چی میشه؟

    شکل جمع staff در زبان انگلیسی staffs است.

    وجه وصفی حال staff چی میشه؟

    وجه وصفی حال staff در زبان انگلیسی staffing است.

    سوم‌شخص مفرد staff چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد staff در زبان انگلیسی staffs است.

    ارجاع به لغت staff

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «staff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/staff

    لغات نزدیک staff

    • - stadium
    • - staël
    • - staff
    • - staff of life
    • - staff officer
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.