گذشتهی ساده:
staffedشکل سوم:
staffedسومشخص مفرد:
staffsوجه وصفی حال:
staffingشکل جمع:
staffsکارمندان، کارکنان، پرسنل، اعضای کادر، هیئت کارکنان، نیروی انسانی
She joined the teaching staff at the university last year.
او سال گذشته به کادر آموزشی دانشگاه پیوست.
Staff members were praised for their dedication and hard work.
کارمندان بهخاطر تعهد و تلاششان مورد تقدیر قرار گرفتند.
newspaper staff
کارمندان روزنامه
the teaching staff
کادر آموزشی
permanent staff
کارمندان دائم
the hotel staff
کارکنان هتل
چوبدستی، عصا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The old man leaned on his staff.
پیرمرد بر عصای خود تکیه داد.
He carved symbols into the staff he had crafted himself.
او روی چوبدستیای که خودش ساخته بود، نمادهایی حک کرد.
a shepherd's staff
چوبدستی شبان
میلهی پرچم، چوب پرچم
I twisted the flag around its staff.
پرچم را دور چوب آن پیچیدم.
A golden eagle was mounted at the top of the flag staff.
عقاب طلاییای در بالای میلهی پرچم نصب شده بود.
انگلیسی آمریکایی موسیقی خط حامل (خطی که نتهای موسیقی رو آن قرار میگیرند)
She drew a blank staff on the whiteboard to teach the new students.
او خط حامل خالی روی تخته کشید تا به دانشآموزان جدید آموزش بدهد.
Without a staff, it's impossible to notate music accurately.
بدون خط حامل، نتنویسی دقیق موسیقی غیرممکن است.
با کارمند مجهز کردن، پرسنل داشتن، به کار گماشتن کارکنان، تأمین کردن نیروی انسانی
The help desk is currently not staffed due to budget cuts.
بهدلیل کاهش بودجه، میز کمکرسانی درحالحاضر بدون نیرو است.
The library is entirely staffed by volunteers from the community.
کتابخانه، کاملاً با داوطلبان محلی مجهز شده است.
a well - staffed hotel
هتلی که دارای کارمندان خوب است
دانشگاه جنگ، دانشکدهی فرماندهی و ستاد
استخدام کردن
جابجایی زیاد کارکنان / نرخ بالای تغییر پرسنل
به کارکنان ملحق شدن، به جمع کارکنان پیوستن
اخراج کردن کارکنان
کارمند، عضو پرسنل
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «staff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/staff