گذشتهی ساده:
helpedشکل سوم:
helpedسومشخص مفرد:
helpsوجه وصفی حال:
helpingشکل جمع:
helpsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(در انجام کاری) کمک کردن
god helps those who help themselves
از تو حرکت از خدا برکت
خداوند به کسانی کمک میکند که در فکر کمک به خود هستند.
مفید بودن، سودمند بودن، چارهگر بودن، کمککردن
از خودداری عاجز بودن، ناتوان بودن (در جلوگیری)، اختیار دست خود (کسی)نبودن
1- (خوراک) برداشتن، برای خود غذا کشیدن 2- بدون اجازه برداشتن، دزدیدن، بلند کردن
(به خدا) قسم، سوگند میخورم (به خدا)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «help» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/help