به هم آمدن، هماهنگ بودن
I'm not sure that those shoes really go with that dress.
واقعا نمیدانم که آن کفشها به آن لباس میآید یا نه؟
These jeans go with anything.
این شلوار جین به هر چیزی میآید.
رابطهی عاشقانه داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They are going with each other.
آنها باهم رابطهی عاشقانه دارند.
Sarah is going with John now.
سارا حالا با جان رابطه دارد.
پذیرفتن
I'm sorry I can't go with you on your new plan.
ببخشید نمیتوانم طرح جدیدتان را بپذیرم.
I can't go with your fascist ideas.
عقاید نژادپرستانهی تو را نمیتوانم بپذیرم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go with» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-with