وحشی شدن، از کنترل خارج شدن (هیجان، شادی، خشم و ...)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The crowd went wild when the band came on stage.
جمعیت وقتی گروه روی صحنه آمد از خود بیخود شد(از شدت هیجان).
The dog went wild and started barking at everyone.
سگ وحشی شد و شروع به پارس کردن به همه کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «go wild» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/go-wild