فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سلسله به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

رشته

فونتیک فارسی

selsele
اسم

chain, series, train, tissue, spectrum, string, streak, run, succession

رودخانه پس از یک سلسله آبشار زیبا به دریاچه می‌ریزد.

After a series of beautiful cascades, the river pours into the lake.

سلسله جبال

a mountain chain

خاندان

فونتیک فارسی

selsele
اسم

dynasty, house

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سلسله‌ی مینگ نزدیک به سه قرن بر چین فرمانروایی کرد.

The Ming dynasty ruled China for nearly three centuries.

سلسله‌ی قاجار

the Ghajar dynasty

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سلسله

  1. مترادف:
    آل دودمان طایفه قبیله
  1. مترادف:
    گروه دسته فرقه
  1. مترادف:
    حلقه زنجیر
  1. مترادف:
    رشته
  1. مترادف:
    سری
  1. مترادف:
    ردیف صف
  1. مترادف:
    اتصال پیوند

ارجاع به لغت سلسله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سلسله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سلسله

لغات نزدیک سلسله

پیشنهاد بهبود معانی