فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مجموعه، رشته

فونتیک فارسی

seri
اسم

series, set, family, succession, suite, edition, battery

سری اول این اتومبیل‌های مجلل

the first edition of these luxury cars

یک سری تمبر جدید

a series of new stamps

مخفی، محرمانه

فونتیک فارسی

serri
صفت

clandestine, mysterious, secret, arcane, confidential, undercover, backstairs, classified, underground, occult, cryptic, hidden, esoteric

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

بخش عملیات سری اداره‌ی ضدجاسوسی

the secret operations branch of the counterespionage office

مأمور سری

a confidential agent

نمونه‌جمله‌های بیشتر

ایستگاه رادیوی سری

a clandestine radio station

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سری

  1. مترادف:
    پوشیده رازآلود محرمانه مخفی رمزی اسرارآمیز رمزآلود رازآگین رمزآگین مرموز پنهانی مخفیانه نهانی
    متضاد:
    علنی
  1. مترادف:
    سلسله رشته
  1. مترادف:
    ردیف قطار رج
  1. مترادف:
    دسته گروه
  1. مترادف:
    طبقه مجموعه
  1. مترادف:
    دوره
  1. مترادف:
    پیاپی متوالی
  1. مترادف:
    ردیفی غیرمتوازی

ارجاع به لغت سری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سری

لغات نزدیک سری

پیشنهاد بهبود معانی