آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۴

    مخفی به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / makhfi /

    hidden, secret, concealed, stealthy, furtive, surreptitious, clandestine, covert, underhand, undercover, camouflaged, covered, latent, masked, confidential, slinky, occult, mysterious

    hidden

    secret

    concealed

    stealthy

    furtive

    surreptitious

    clandestine

    covert

    underhand

    undercover

    camouflaged

    covered

    latent

    masked

    confidential

    slinky

    occult

    mysterious

    پنهان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    او از چنگال پلیس مخفی فرار کرد.

    He escaped the clutches of the secret police.

    عملیات مخفی

    covert operations

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد مخفی

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    پنهان خفی مستور مکتوم ناآشکار ناپیدا نامشهود نامرئی ناهویدا نهان نهفته
    متضاد:
    آشکارا آشکار هویدا
    مترادف:
    زیرجلی سری

    سوال‌های رایج مخفی

    مخفی به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «مخفی» در زبان انگلیسی به secret یا hidden ترجمه می‌شود؛ بسته به بافت جمله، یکی از این دو واژه به‌کار می‌رود.

    مخفی چیزی‌ست که از دید پنهان است، چه به‌صورت فیزیکی و چه در معنا. این واژه می‌تواند اشاره به اطلاعاتی داشته باشد که عمداً آشکار نمی‌شوند، مانند رازهای شخصی، نقشه‌های سری، یا احساساتی که فرد ترجیح می‌دهد درون خود نگه دارد. پنهان‌کاری، گاه از روی ترس یا خجالت است و گاه از روی تدبیر یا احتیاط. چیزی که مخفی است، همیشه معنای منفی ندارد؛ گاهی یک هدیه‌ی غافلگیرکننده، یک عشق ناگفته یا حتی یک استعداد نهفته، همگی در دسته‌ی امور مخفی قرار می‌گیرند.

    مفهوم "مخفی" از دیرباز در فرهنگ‌ها و داستان‌ها حضور پررنگی داشته است. قصه‌ها پر از درهای پنهان، اتاق‌های سری، و هویت‌های ناشناخته‌اند. در اسطوره‌ها و افسانه‌ها، رازها نقش تعیین‌کننده‌ای دارند؛ دانستن یا فاش شدن یک راز می‌تواند سرنوشت قهرمان را تغییر دهد. در ادبیات مدرن نیز شخصیت‌هایی که چیزی را پنهان می‌کنند، اغلب پیچیده‌تر و چندلایه‌تر به نظر می‌رسند. راز، همان‌قدر که کنجکاوی‌برانگیز است، گاه می‌تواند به ترس، سوءتفاهم یا فاصله نیز منجر شود.

    در زندگی روزمره، "مخفی" بودن می‌تواند حالتی از امنیت یا آسیب‌پذیری را در پی داشته باشد. مخفی نگه داشتن احساسات ممکن است از یک‌سو موجب حفظ غرور یا آرامش رابطه شود، اما از سوی دیگر می‌تواند به سوءتفاهم، تنهایی یا گسست منجر گردد. همچنین، در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی، اطلاعات محرمانه یا اسناد مخفی می‌توانند اهمیت حیاتی داشته باشند، چه برای حفظ امنیت ملی و چه برای حفظ قدرت یک گروه.

    هرچند "مخفی" بودن گاه برای حفاظت یا هیجان به‌کار می‌رود، اما ارزش واقعی آن بستگی به نیت، بافت و پیامد آن دارد. چیزی که برای یک فرد راز شیرینی‌ست، ممکن است برای دیگری نشانه‌ی عدم صداقت باشد. از این‌رو، درک مفهوم "مخفی" نیازمند نگاهی دقیق و انسانی به نیت‌ها و شرایط پیرامون آن است.

    ارجاع به لغت مخفی

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «مخفی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مخفی

    لغات نزدیک مخفی

    • - مخفف کردن
    • - مخفف نام اول
    • - مخفی
    • - مخفی سازی
    • - مخفی شدن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.