با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Halloween

    ˌhæloʊˈiːn ˌhæləʊˈiːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین Hallowe'en نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار Halloween رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    هالووین (جشنی که در ۳۱ اکتبر و در شامگاه مراسم روز همه‌ی قدیسین برگزار می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - I love the excitement of Halloween night.
    - عاشق هیجان شب هالووین هستم.
    - We all enjoyed the Hallowe'en party.
    - همه‌ی ما از مهمانی هالووین لذت بردیم.
    - The little girl dressed up as a pixy for Halloween.
    - دختر کوچولو برای هالووین همانند پیکسی (=پریزاد) لباس پوشیده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد halloween

    1. noun The evening before All Saints' Day; often devoted to pranks played by young people
      Synonyms: halloween, Allhallows Eve

    ارجاع به لغت halloween

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «halloween» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/halloween

    لغات نزدیک halloween

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی