فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hallow

ˈhæloʊ ˈhæləʊ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive

مقدس کردن، تقدیس کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Our heavenly father, hallowed be thy name!

(نیایش مسیحی) پدر آسمانی ما، مقدس باد نام تو!

This ground has been hallowed by the blood of our soldiers.

خون سربازان ما این سرزمین را مقدس کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hallow

  1. verb consecrate
    Synonyms:
    bless dedicate sanctify anoint praise beatify

ارجاع به لغت hallow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hallow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hallow

لغات نزدیک hallow

پیشنهاد بهبود معانی