امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Predilection

    ˌpredlˈekʃn ˌpriːdɪˈlekʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    تمایل قبلی، رجحان، برگزیدگی، جانبداری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد predilection

    1. noun inclination, preference toward something
      Synonyms:
      bent bias cup of tea dish druthers fancy flash fondness groove inclining leaning liking love mindset partiality penchant predisposition proclivity proneness propensity taste tendency thing type weakness
      Antonyms:
      antipathy disinterest dislike hate

    ارجاع به لغت predilection

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «predilection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/predilection

    لغات نزدیک predilection

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return