علاقه نداشتن، بیعلاقه کردن، بیعلاقه شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The voter's disinterest led to the election of unqualified people.
بیتفاوتی رأیدهندگان منجر به انتخاب شدن اشخاص ناصالح شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disinterest» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disinterest