آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آبان ۱۴۰۴

    Earned

    ɜrnd ɜːnd

    معنی earned | جمله با earned

    adjective

    کسب‌شده، به‌دست‌آمده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    earned income

    درآمد به‌دست‌آمده

    earned value

    ارزش کسب‌شده

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد earned

    1. verb to receive, as wages, for one's labor
      Synonyms:
      gained made gotten won
    1. verb earn on some commercial or business transaction; earn as salary or wages
      Synonyms:
      received obtained gained gotten profited secured acquired achieved collected returned yielded produced realized cleared netted derived deserved merited won reaped bagged pocketed scored made repaid gathered drawn grossed payed attained procured
      Antonyms:
      lost spent consumed cost exhausted
    1. verb acquire or deserve by one's efforts or actions
      Synonyms:
      deserved gained gotten merited won garnered rated
    1. adjective gained or acquired; especially through merit or as a result of effort or action
      Antonyms:
      unearned

    Idioms

    a penny saved is a penny earned

    هر یک شاهی که صرفه‌جویی شود، مانند یک شاهی است که کسب شده است، صرفه‌جویی پول را زیاد می‌کند

    لغات هم‌خانواده earned

    noun
    earner, earnings
    adjective
    earned
    verb - transitive
    earn

    سوال‌های رایج earned

    معنی earned به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «earned» در زبان فارسی به «به‌دست‌آورده» یا «کسب‌شده» ترجمه می‌شود.

    این واژه شکل گذشته و اسم مفعول فعل «earn» است و به معنای دریافت چیزی در نتیجه‌ی تلاش، کار، یا شایستگی می‌باشد. زمانی که گفته می‌شود فردی چیزی را earned کرده است، منظور این است که آن دستاورد حاصل کوشش، زحمت یا لیاقت واقعی اوست، نه نتیجه‌ی شانس یا بخشش. بنابراین، «earned» واژه‌ای است که با مفهوم ارزش، تلاش و استحقاق پیوندی نزدیک دارد.

    در زندگی حرفه‌ای و اقتصادی، «earned» اغلب در ارتباط با درآمد و پاداش به کار می‌رود. اصطلاحاتی مانند earned income (درآمد حاصل از کار) به وجوهی اشاره دارد که فرد از طریق اشتغال، فعالیت تجاری یا ارائه‌ی خدمات دریافت می‌کند، نه از طریق سرمایه‌گذاری یا ارث. در این معنا، واژه‌ی earned نمادی از زحمت، نظم و بهره‌وری است؛ یعنی آنچه در برابر تلاش صادقانه به دست آمده است. در جوامع صنعتی و مدرن، این مفهوم اساس عدالت اقتصادی به شمار می‌رود، زیرا تأکید دارد که پاداش باید متناسب با کار انجام‌شده باشد.

    از دیدگاه اخلاقی و روان‌شناختی، «earned» بار ارزشی مثبتی دارد. هنگامی که گفته می‌شود کسی احترام، اعتماد یا تحسین دیگران را earned کرده است، منظور این است که این احساسات از سر صداقت و در نتیجه‌ی رفتار شایسته‌ی او پدید آمده‌اند. این کاربرد نشان می‌دهد که ارزش‌های انسانی نیز، همچون پاداش‌های مادی، باید «کسب شوند» نه «طلب». بدین ترتیب، واژه‌ی earned به نوعی با مفاهیمی چون صداقت، پشتکار و درستکاری پیوند می‌یابد.

    در زبان انگلیسی روزمره و ادبیات، earned اغلب در ساختارهای استعاری نیز دیده می‌شود. برای مثال، عبارت‌هایی مانند hard-earned victory (پیروزی سخت‌به‌دست‌آمده) یا well-earned rest (استراحتی به‌حق) بیانگر ارزشی هستند که در پسِ رنج و تلاش نهفته است. در چنین ترکیب‌هایی، واژه‌ی earned احساس رضایت، قدردانی و شایستگی را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که آن نتیجه حاصل فرایندی دشوار و ارزشمند بوده است.

    در فرهنگ اجتماعی و تربیتی، مفهوم earned به عنوان یکی از اصول بنیادین رشد و خودسازی شناخته می‌شود. این اندیشه که «هر چیزی را باید به دست آورد» انگیزه‌ای برای کوشش، انضباط و استقلال فردی ایجاد می‌کند. برخلاف دریافت‌های تصادفی یا آسان، چیزهایی که به‌راستی earned شده‌اند، حس مالکیت و رضایت درونی عمیق‌تری به همراه دارند. از این رو، این واژه نه تنها به موفقیت بیرونی، بلکه به تعالی شخصی و اخلاقی نیز اشاره دارد.

    «earned» واژه‌ای است که ارزش کار و شایستگی انسان را برجسته می‌سازد. چه در زمینه‌ی مالی، چه اخلاقی و چه انسانی، این واژه یادآور این حقیقت است که دستاورد واقعی تنها از مسیر کوشش و صداقت حاصل می‌شود. آنچه «earned» است، نه فقط به دست آمده، بلکه «شایسته‌ی به دست آمدن» بوده است.

    ارجاع به لغت earned

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «earned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earned

    لغات نزدیک earned

    • - earn a salary
    • - earn money
    • - earned
    • - earned run average
    • - earner
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.