آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Earned

ɜrnd ɜːnd

معنی earned | جمله با earned

adjective

کسب‌شده، به‌دست‌آمده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

earned income

درآمد به‌دست‌آمده

earned value

ارزش کسب‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد earned

  1. verb to receive, as wages, for one's labor
    Synonyms:
    gained made gotten won
  1. verb earn on some commercial or business transaction; earn as salary or wages
    Synonyms:
    received obtained gained gotten profited secured acquired achieved collected returned yielded produced realized cleared netted derived deserved merited won reaped bagged pocketed scored made repaid gathered drawn grossed payed attained procured
    Antonyms:
  1. verb acquire or deserve by one's efforts or actions
    Synonyms:
    deserved gained gotten merited won garnered rated
  1. adjective gained or acquired; especially through merit or as a result of effort or action
    Antonyms:

Idioms

a penny saved is a penny earned

هر یک شاهی که صرفه‌جویی شود، مانند یک شاهی است که کسب شده است، صرفه‌جویی پول را زیاد می‌کند

لغات هم‌خانواده earned

  • adjective
    earned

سوال‌های رایج earned

معنی earned به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «earned» در زبان فارسی به «به‌دست‌آورده» یا «کسب‌شده» ترجمه می‌شود.

این واژه شکل گذشته و اسم مفعول فعل «earn» است و به معنای دریافت چیزی در نتیجه‌ی تلاش، کار، یا شایستگی می‌باشد. زمانی که گفته می‌شود فردی چیزی را earned کرده است، منظور این است که آن دستاورد حاصل کوشش، زحمت یا لیاقت واقعی اوست، نه نتیجه‌ی شانس یا بخشش. بنابراین، «earned» واژه‌ای است که با مفهوم ارزش، تلاش و استحقاق پیوندی نزدیک دارد.

در زندگی حرفه‌ای و اقتصادی، «earned» اغلب در ارتباط با درآمد و پاداش به کار می‌رود. اصطلاحاتی مانند earned income (درآمد حاصل از کار) به وجوهی اشاره دارد که فرد از طریق اشتغال، فعالیت تجاری یا ارائه‌ی خدمات دریافت می‌کند، نه از طریق سرمایه‌گذاری یا ارث. در این معنا، واژه‌ی earned نمادی از زحمت، نظم و بهره‌وری است؛ یعنی آنچه در برابر تلاش صادقانه به دست آمده است. در جوامع صنعتی و مدرن، این مفهوم اساس عدالت اقتصادی به شمار می‌رود، زیرا تأکید دارد که پاداش باید متناسب با کار انجام‌شده باشد.

از دیدگاه اخلاقی و روان‌شناختی، «earned» بار ارزشی مثبتی دارد. هنگامی که گفته می‌شود کسی احترام، اعتماد یا تحسین دیگران را earned کرده است، منظور این است که این احساسات از سر صداقت و در نتیجه‌ی رفتار شایسته‌ی او پدید آمده‌اند. این کاربرد نشان می‌دهد که ارزش‌های انسانی نیز، همچون پاداش‌های مادی، باید «کسب شوند» نه «طلب». بدین ترتیب، واژه‌ی earned به نوعی با مفاهیمی چون صداقت، پشتکار و درستکاری پیوند می‌یابد.

در زبان انگلیسی روزمره و ادبیات، earned اغلب در ساختارهای استعاری نیز دیده می‌شود. برای مثال، عبارت‌هایی مانند hard-earned victory (پیروزی سخت‌به‌دست‌آمده) یا well-earned rest (استراحتی به‌حق) بیانگر ارزشی هستند که در پسِ رنج و تلاش نهفته است. در چنین ترکیب‌هایی، واژه‌ی earned احساس رضایت، قدردانی و شایستگی را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که آن نتیجه حاصل فرایندی دشوار و ارزشمند بوده است.

در فرهنگ اجتماعی و تربیتی، مفهوم earned به عنوان یکی از اصول بنیادین رشد و خودسازی شناخته می‌شود. این اندیشه که «هر چیزی را باید به دست آورد» انگیزه‌ای برای کوشش، انضباط و استقلال فردی ایجاد می‌کند. برخلاف دریافت‌های تصادفی یا آسان، چیزهایی که به‌راستی earned شده‌اند، حس مالکیت و رضایت درونی عمیق‌تری به همراه دارند. از این رو، این واژه نه تنها به موفقیت بیرونی، بلکه به تعالی شخصی و اخلاقی نیز اشاره دارد.

«earned» واژه‌ای است که ارزش کار و شایستگی انسان را برجسته می‌سازد. چه در زمینه‌ی مالی، چه اخلاقی و چه انسانی، این واژه یادآور این حقیقت است که دستاورد واقعی تنها از مسیر کوشش و صداقت حاصل می‌شود. آنچه «earned» است، نه فقط به دست آمده، بلکه «شایسته‌ی به دست آمدن» بوده است.

ارجاع به لغت earned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/earned

لغات نزدیک earned

پیشنهاد بهبود معانی