با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Drawn

drɒːn drɔːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • مصدر:

    drew
  • گذشته‌ی ساده:

    drew
  • سوم‌شخص مفرد:

    draws
  • وجه وصفی حال:

    drawing

معنی‌ها

adjective
قسمت سوم فعل Draw

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
adjective
روده یا چشم و غیره پرندگان را در آوردن (فقط در بخش تخصصی مرغداری استفاده می‌شود)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drawn

  1. adjective tense, fatigued
    Synonyms: fraught, haggard, harassed, harrowed, peaked, pinched, sapped, starved, strained, stressed, taut, thin, tired, worn
    Antonyms: relaxed, unstressed

ارجاع به لغت drawn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drawn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drawn

لغات نزدیک drawn

پیشنهاد بهبود معانی