امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Drawl

    drɒːl drɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adverb
    کشیدن، کشیده حرف زدن، آهسته و کشیده ادا کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - "answer the phone, deary," she said in a drawl
    - با لحن کش‌داری گفت:«تلفن را جواب بده عزیزم»
    - He had a southern drawl.
    - او با لهجه‌ی کش‌دار جنوبی حرف می‌زد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد drawl

    1. verb lengthen, draw out
      Synonyms: chant, drag out, drone, extend, intone, nasalize, prolong, pronounce slowly, protract, utter
      Antonyms: clip, shorten

    ارجاع به لغت drawl

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «drawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drawl

    لغات نزدیک drawl

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند