۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Shorten

ˈʃɔːrtn ˈʃɔːtn

گذشته‌ی ساده:

shortened

شکل سوم:

shortened

سوم‌شخص مفرد:

shortens

وجه وصفی حال:

shortening

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb C1

کوتاه کردن، مختصر کردن، کاستن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

In the fall, the day's begin to shorten.

در پاییز روزها به‌تدریج کوتاه‌تر می‌شود.

My trousers must be shortened by two centimeters.

شلوارم باید دو سانتیمتر کوتاه بشود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Smoking shortens life.

سیگار‌کشیدن عمر را کوتاه می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shorten

  1. verb diminish, decrease
    Synonyms:
    reduce decrease lessen cut shrink contract abbreviate condense compress minimize trim curtail cut down cut back clip dock lop slash abridge edit snip chop excerpt elide boil down retrench bob cut to the bone put in a nutshell make a long story short blue pencil
    Antonyms:
    increase enlarge grow lengthen elongate amplify

لغات هم‌خانواده shorten

  • verb - transitive
    shorten, short

سوال‌های رایج shorten

گذشته‌ی ساده shorten چی میشه؟

گذشته‌ی ساده shorten در زبان انگلیسی shortened است.

شکل سوم shorten چی میشه؟

شکل سوم shorten در زبان انگلیسی shortened است.

وجه وصفی حال shorten چی میشه؟

وجه وصفی حال shorten در زبان انگلیسی shortening است.

سوم‌شخص مفرد shorten چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد shorten در زبان انگلیسی shortens است.

ارجاع به لغت shorten

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shorten» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shorten

لغات نزدیک shorten

پیشنهاد بهبود معانی