فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Retrench

rɪˈtrentʃ rɪˈtrentʃ

معنی

verb - transitive adverb

قطع کردن، حذف کردن، کم کردن، دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن، از نو خندق ساختن، مستحکم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد retrench

  1. verb
    Synonyms:
    reduce decrease lessen limit save conserve shorten eliminate remove economize diminish curtail confine abridge omit delete slash scrimp

ارجاع به لغت retrench

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «retrench» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/retrench

لغات نزدیک retrench

پیشنهاد بهبود معانی