Omit

oʊ- / / ə- əʊˈmɪt / / ə-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    omitted
  • شکل سوم:

    omitted
  • سوم‌شخص مفرد:

    omits
  • وجه وصفی حال:

    omitting

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb C1
انداختن، حذف کردن، از قلم انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
adverb
از قلم انداختن
- Write down everything I say and don't omit even a word.
- هرچه می‌گویم بنویس و یک کلمه را هم نینداز.
- Please omit my name from the list of volunteers.
- لطفاً اسم مرا از فهرست داوطلبان قلم بزنید.
- In order to shorten the book we have omitted some of its chapters.
- برای کوتاه‌سازی کتاب برخی از فصل‌های آن را حذف کرده‌ایم.
- He omitted to tell when he was going.
- او تاریخ رفتن خود را نگفت.
- to omit to do something
- در انجام کاری کوتاهی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد omit

  1. verb exclude, forget
    Synonyms: bar, blink at, bypass, cancel, cast aside, count out, cut, cut out, delete, discard, dismiss, disregard, drop, edit, eliminate, evade, except, fail, ignore, knock off, leave out, leave undone, let go, let slide, miss, miss out, neglect, overlook, overpass, pass by, pass over, preclude, prohibit, reject, repudiate, skip, slight, snip, trim, void, withhold, X-out
    Antonyms: add, enter, include, inject, insert, remember

ارجاع به لغت omit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omit

لغات نزدیک omit

پیشنهاد بهبود معانی