شکل جمع:
omissionsاز قلم افتادگی، حذف، فروگذاری، غفلت
ازقلمافتادگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
sins of omission and sins of commission
گناهان ناشی از قصور و گناهان ناشی از ارتکاب
the omission of my name from the list
حذف نام من از فهرست
Intentional omissions have made that text incomprehensible.
از قلمانداختگیهای عمدی، آن متن را نامفهوم کرده است.
We counted the number of omissions in each page.
ما تعداد حذفیات هر صفحه را شمردیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «omission» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/omission