Omission

oʊ- / / ə- əʊˈmɪʃn / / ə-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    omissions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
از قلم افتادگی، حذف، فروگذاری، غفلت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
از‌قلم‌افتادگی
- sins of omission and sins of commission
- گناهان ناشی از قصور و گناهان ناشی از ارتکاب
- the omission of my name from the list
- حذف نام من از فهرست
- Intentional omissions have made that text incomprehensible.
- از قلم‌انداختگی‌های عمدی، آن متن را نامفهوم کرده است.
- We counted the number of omissions in each page.
- ما تعداد حذفیات هر صفحه را شمردیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد omission

  1. noun something forgotten or excluded
    Synonyms: blank, breach, break, cancellation, carelessness, chasm, cutting out, default, disregard, disregardance, elimination, elision, excluding, exclusion, failing, failure, forgetfulness, gap, hiatus, ignoring, inadvertence, inadvertency, lack, lacuna, lapse, leaving out, missing, neglect, noninclusion, overlook, overlooking, oversight, passing over, preclusion, preterition, pretermission, prohibition, repudiation, skip, slighting, slip, withholding
    Antonyms: addition, inclusion, insertion, remembrance

ارجاع به لغت omission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «omission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/omission

لغات نزدیک omission

پیشنهاد بهبود معانی