آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Repudiation

rəˌpjuːdiˈeɪʃn̩ rɪˌpjuːdɪˈeɪʃn̩

معنی repudiation | جمله با repudiation

noun uncountable formal

انکار، تکذیب

The repudiation of his previous statements led to a loss of trust among his supporters.

انکار اظهارات قبلی باعث از بین رفتن اعتماد در میان هوادارانش شد.

The athlete's repudiation of the doping allegations was met with skepticism by the sports community.

تکذیب ادعای دوپینگ این ورزشکار با شک و تردید جامعه‌ی ورزش مواجه شد.

noun uncountable formal

رد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The repudiation of his revolutionary idea left him feeling defeated and discouraged.

رد ایده‌ی انقلابی او باعث شد او احساس شکست و دلسردی کند.

Her repudiation of his marriage proposal was a blow to his ego.

رد پیشنهاد ازدواج او ضربه‌ای به عزت نفس او بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد repudiation

  1. noun the exposure of falseness or pretensions
    Synonyms:

ارجاع به لغت repudiation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «repudiation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repudiation

لغات نزدیک repudiation

پیشنهاد بهبود معانی